دانلود رایگان نمونه سوالات آزمون استخدامی استعداد شغلی
دانلود رایگان سوالات عمومی استخدامی استعداد شغلی :
جواب دادن به سوالات تستی از ساده ترین و در عین حال اساسی ترین مشکلاتی است که اغلب دانشجویان و دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی با آن مواجه هستند و در روشهای امتحانی جدید هم از روش تستی به وفور استفاده می شود ولی نکته ی مهم اینه که چجوری میشه بصورت راحت و در عین حال اصولی جواب در ست رو در یک سوال تستی پیدا کرد؟؟؟
مراحلی رو که در ادامه مطلب می خونید راه کارهایی است که به شما کمک می کنه بتونید بهتر به سوالات تستی پاسخ بدهید:
1- ابتدا پس از خوندن سوال ،همه ی جوابها رو بدرستی و با دقت بخونید .
2- ببینید در سوال طراح سوال بدنبال چه پاسخی بوده است.
3- بدنبال جواب تکمیل کننده و صحیح برای سوال مورد نظر باشید.
4- اگر جوابی بطور واضح اشتباه هست همون اول اون رو کنار بزارید .
5- اگر هنوز جواب رو پیدا نکردید ، در پاسخ و سوال بدنبال کلمات مرتبط به هم باشید که بگونه ای می توانند در معنای سوال تاثیر داشته باشند.
6- اگر بین دو جواب شک داشتید معمولا در سوالات تستی جوابهای طولانی تر درست ترند .
7- سعی کنید مخصوصا به همه ی سوالات پاسخ دهید مگر اینکه نمره منفی داشته باشد چون بالاخره یک جواب با احتمال نسبتا درست ، بهتر از جواب ندادن است.
نقش استعدادیابی در تشخیص شغل مناسب شما
انتخاب رشته دانشگاهی مناسب و همینطور انتخاب شغل مناسب، یکی از دغدغههای اصلی این روزهای بسیاری از ماست. دلیل این مسئله هم مشخص است. روندهای جدیدی طی سالهای گذشته در ایران و جهان شکل گرفته که قبلاً تا این حد جدی وجود نداشت:
* رقابت در فضای آموزشی و تخصصی افزایش یافته است: سه دهه قبل، همین که یک نفر مدرک دیپلم در دست داشت، تا حد خوبی میتوانست تضمین کننده شغل مناسب و درآمد قابل قبول برای او باشد. امروز داشتن مدرک کارشناسی ارشد و دکترا هم، حتی «دستیابی به لقمهای نان» را تضمین نمیکند. حجم زیاد فارغالتحصیلان دانشگاهی، صدور انواع مدرکها و گواهیها، عدم امکان مقایسه دقیق تخصص دانشآموختگان، غیرتخصصی بودن فضای کسب و کار و صنعت و اقتصاد در بسیاری از حوزهها، همه و همه باعث شده که کسب مدرک تحصیلی به خودی خود نتواند تضمینکنندهی موفقیت در زندگی اجتماعی و اقتصادی باشد.
* فضای کسب و کار و فعالیتهای اقتصادی به شدت به سمت رقابتی شدن میرود. رقابت در اقتصاد افزایش یافته و دیگر، هر محصول یا هر خدمتی به سادگی فروخته نمیشود. سالها قبل، در بسیاری از حوزهها، تقاضا بیشتر از عرضه بود. دوران بدقول بودن خیاطها و نجارها، دورانی بود که مشتری بود اما کسی که به او خدماتی ارائه کند وجود نداشت یا کم بود. امروز خیاط و نجار یا هر فروشندهی دیگری، با دهها و صدها و هزاران رقیب مواجه است که اگر لحظهای بیدقتی کند، مشتری خود را برای همیشه از دست خواهد داد. در صنایع بزرگتر هم ماجرا چندان تفاوتی ندارد. جالب اینجاست که حتی داشتن رانتهای خاص و ارتباطات مستحکم هم، چندان از شدت رقابت کم نکرده است. امروزه تعداد کسانی که چنین ارتباطاتی دارند زیادتر از تعداد موقعیتهای شغلی موجود برای آنهاست. بنابراین، هر کس که در هر موقعیت اقتصادی یا موقعیت شغلی قرار بگیرد، زیر ذرهبین دیگر رقبا قرار میگیرد تا به بهانهی ناتوانیها یا اشتباهاتش، جایگاهش را به فرد دیگری بسپارد.
* محیط اقتصادی و اجتماعی، بسیار متغیرتر و پویاتر از قبل شده. همانطور که کن رابینسون در سخنرانی خودش مطرح کرد، بسیاری از ما، هیچ دیدی نسبت به شغلها و موقعیتهای شغلی و وضعیت آیندهی دنیا طی یک یا دو دههی آینده نداریم. به عبارت دیگر، نمیدانیم شغل و حرفه و تخصصی که امروز آغاز میکنیم، یک یا دو دهه بعد، چه جایگاهی خواهد داشت. یا اساساً وجود خواهد داشت یا خیر.
* شاخصهایی مثل «رضایت شغلی» اهمیتی بسیار جدی پیدا کردهاند. اساساً امروز، رضایت از شغل یک دغدغه است و برای بسیاری از ما انسانها، عاملی جدی در تصمیم گیری است. آن دوره که میگفتند: «برو کار میکن، مگو چیست کار…» و طرف مقابل، با همین یک مصرع قانع میشد و به سراغ کار کردن میرفت گذشته! امروز نوع کار مهم است. محیط کار مهم است. ساعات کار افزایش یافته و سهم بیشتری از زندگی ما را به خود اختصاص داده است. شکلهای سنتی تعاملات اجتماعی و مهمانیهای شبانه و دور هم جمع شدنها، بسیار کمرنگ شده و فعالیت اجتماعی و حضور اجتماعی، اگر هست، عمدتاً در محیط کار است. بنابراین، عملاً قسمت قابل توجهی از رضایت در زندگی، با تکیه بر رضایت از شغل حاصل میشود.
* واریانس درآمد موقعیتهای شغلی و مدارج تحصیلی در حال افزایش است. سالها قبل، سادهتر از امروز میشد متوسط درآمد یک لیسانسیه را حدس زد. لااقل راحتتر میشد متوسط درآمد یک مهندس عمران یا یک وکیل یا یک روزنامه نگار را حدس زد. سادهتر میشد برآورد کرد که یک ویزیتور، چقدر درآمد دارد. مدیر یک کارخانه صنعتی، حدوداً چقدر درآمد دارد. امروز این کار بسیار سختتر شده است. کسی که مدرک زبان انگلیسی دارد و دقیقاً با اتکا به مدرکش کار میکند، ممکن است در تلاش و تقلا برای جستجوی شغل باشد و هنوز بیکار مانده باشد. بعید هم نیست هر ماه ده میلیون تومان حقوق بگیرد و شرکتهای مختلف در کمین نشسته باشند تا در اولین فرصت او را جذب کنند.
حاصل همه روندهای فوق، این است که باید دقت بیشتری در تعیین رشته و انتخاب شغل و توسعه مهارت خود، داشته باشیم. شانس بقا و رشد، برای کسانی بیشتر خواهد بود که استعداد و علایق آنها، بیشترین تطبیق را با محیط شغلی و تخصصی آنها داشته باشد.
البته این موضوع، حرف جدیدی نیست و ادعایی نیست که مخالف جدی داشته باشد. آنچه مهم است تشخیص استعدادها است. همه مردم در ایران و جهان، مشتاقانه به سمت هر ابزاری میروند تا بتوانند استعدادهای خود و فرزندانشان را بهتر تشخیص دهند و آن را توسعه دهند.
پدرها و مادرها، با صرف زمان و هزینههای مالی زیاد، فرزندان خود را در انواع کلاسها و باشگاهها و اردوها ثبت نام میکنند تا استعدادهای او را بهتر تشخیص دهند.
دانشجویان در کنار درسهای دانشگاه، با شرکت در فعالیتهای فوق برنامه، فضا و زمینهای را برای ارزیابی استعداد و علاقه خود در حوزههای دیگر جستجو میکنند.
در سن بالاتر هم، نارضایتی از محیط کار و زندگی، انسانها را به سمت کلاسها و دورههای خودشناسی و شخصیت شناسی و انواع آزمونها و پرسشنامهها هدایت میکند، تا شاید بتوانند خودشان را قانع کنند که دلیل رشد و موفقیت کم آنها، عدم تطبیق استعداد و توانمندیها با شرایط محیط کار و زندگی آنان بوده است.
مبحث استعدادیابی و شیوههای صحیح آن، یکی از حوزههایی است که میتواند به انتخابهای بهتر در تحصیل و شغل، کمک کند.